ریحانهریحانه، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

ریحانه جیگر طلا

زیارت پیرعلم

1390/8/29 شب بعد از اومدن جیگرم رفتم تو آشپزخونه تا شام رو آماده کنم.  ریحانه هم همراه پدرجون رفت سر کوچه تا پدرجون تخم مرغ بخره. وقتی برگشتن به محض اینکه پدرجون در رو باز کرد ریحان هنوز داخل نیومده بود اما از همونجا جیغ میزد و میگفت اینااااااااااش  وقتی اومد داخل دیدم تو دستش یه بسته بادوم زمینی داره که پدرجون واسش خریده بود. موقع شام همش میگفت به کوکو شُس بزن(سس) مادرجون وقتی خواست بهش کوکو بده اولش گفت نه تَندو بعدش گفت نه تُنده اما نوش جونش بشه غذاشو کامل خورد . کلی هم آبمیوه خورد.   امشب ناخنهای جیگرمو لاک زدم که دیگه انگشتشو تو دهنش نکنه.  امیدوارم این روش جواب بده. گفتیم اگه تو دهنت ب...
30 آبان 1391

شرط بندی مادرجون

1391/8/29  امروز داشتم به پستای این چند وقتیم نگاه مینداختم  دیدم جدیداً دیگه با نشاط و اون جوری که دوست دارم نمینویسم. امیدوارم از این به بعد بتونم همونجوری که دوست دارم بنویسم دویستمین پستم (پدرجون برگشت) رو که نوشتم واسه مدیریت نی نی وبلاگ یه تلگراف زدمو  ازش خواستم تا واسه آماده کردن سی دی بلاگ جیگرم دست به کار بشه. فرداشم زودی پولشو به حسابش واریز کردمو عکس جیگرمو بهش ایمیل کردم. حالا دیگه منتظرم تا سی دی بلاگمون رو بفرسته. مدیر جون زود باش که من منتظرم راستی به توصیه یکی از خاله جونا واسه خودم یه وبلاگ درست کردم.  اسمشم اینجا لینک کردم. اگه میخواین تو وبلاگم هم باهام دوست ب...
29 آبان 1391

تولد مامانی 2

  1391/3/31 شب همگی دور هم جمع شدیم. دایی مهدی و زندایی هم اومدن، خاله زحمتکش ترتیب شام رو هم داد و زودی کشک بادمجان درست کرد. به به عجب غذاییییییییی!!!!!!!!!!!   بعد از شام من و بابایی کیک رو آماده کردیم و بابایی و ریحانه خانم کیک رو بردن داخل اتاق. جیگر تا کیک رو دید دست میزد و می گفت تفلد تفلد کلی از دیدن کیک ذوق کرده بود و همش بهش ناخنک میزد. بعد از اینکه مامانی و ریحانه کادوها رو با هم باز کردن مامانی کیک رو برش زد و جیگر طلا دلی از عزا در آورد. نوش جونش. خدا رو شکر باطن کیک مثل ظاهرش تو زرد نبود در هر حال بهمون خوش گذشت. جای شما هم خالی شرمنده که دعوتتون نکردیم....
27 آبان 1391

عکس تولد 2سالگی1391/4/14

  سلام به همه دوست جونیای مهربون مرسی که بهمون سر زدید و این همه هدیه به جیگرم دادید. امیدوارم همیشه شاد و سرزنده باشید. اول از همه میخوام یه عکس از دکور و تزئین خونه واستون بگذارم که همش کار من و مامانی و بابایی ریحانه است. همش کار دسته خودمونه، باور کن............... اینو تو راه پله زده بودیم  اینم روی در خونه زده بودیم     اینم از قاب عکس های ریحانه که خود بابایی و مامانی با تیکه چوبهای اضافه و خراب درست کردن اینم مامانی درست کرد اینم از بشقاب و لیوان جشن که کلی تو بازار گشتیم تا مدل کیتی پیدا کنیم اینم از کلاه بوقی ریحان...
27 آبان 1391

تولد وبلاگیه 2 سالگی1391/4/13

    سلام حالتون خوبه؟   خوش اومدین  بفرمائید داخل ای بابا چرا زحمت کشیدین؟ رازی به زحمتتون نبودیم. شرمندمون کردین دوستان لطفا جمع تر بشینید تا همه جا بشن عجب حالی میده عجب به زن و بکوبی دوستان لطفا کمی مراعات کنید ای بابا این کارا چیه؟ زشته جلو بچه ها بزرگترا لطفا یه کم بشینید و استراحت به اون کمرتون بدین. بگذارین یه کمی هم این کوچولوهای مجلس بیان وسط آهاااااااااااااااااااا بیا وسط غرش بده خببببببببببب حالا یه سری از مهمونای عزیزمون میخوان رقص گروهی بکنن به افتخارش...
27 آبان 1391

واکسن 1 سالگی

 1390.4.15 امروز صبح من و مامان ریحانه و بابای ریحانه و جیگر طلا با هم رفتیم درمانگاه علی بن موسی رضا و واکسن 1 سالگی ریحانه جون رو زدیم. ریحانه طلا یه کوچولو گریه کرد ولی بعدش زود آروم شد. خانومه گفت یک هفته تا 10 روز دیگه ریحانه تب می کنه. الهی خاله فداش شه اینم عکس جای واکسنش:        ...
27 آبان 1391

تولد مامانی1

 1391/3/31 واااااااااااااااااااااااااااااااااااییییییییییییییییی ریحانههههههههههههه دلم میخواد فقط جیغ بکشم. خیلی عصبانیم.  امروز رفتم کیک مامانی رو سفارش دادم ، به عمو عباس هم گفتم میخوام خمیر و روی کیک کاکائویی باشه . بعد از ظهر همراه بابایی رفتیم شیرینی سرا عمو گفت آقاهه داره کیک رو آماده میکنه باید 10 دقیقه صبر کنید. ما هم وایستادیم. اول عمو عباس گفت خمیر کیک رو یه لایه سفید یه لایه کاکائو و یه لایه نسکافه زده. گفتم باشه . بعد که قرار شد شمع رو کیک رو انتخاب کنیم گفت کیکتون صورتیه . وقتی اینو گفت چشمام گرد شد. گفتم: صورتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت آره. گفتم مگه قر...
27 آبان 1391

تولد جیگر طلا

        1390/4/14                                                               تولد تولد تولدت مبارک                   مبارک مبارک تولدت مبارک                     الهی 100 ساله شی                       نه 120 ساله شی                     ...
27 آبان 1391

عکسهای تولد

        1390/4/15   اینم از عکسای جشن تولد ریحانه جیگر طلا       ریحانه طلا وقتی از حمام برگشته          حالا دیگه جیگر طلا لباس پوشیده و داره خودشو واسه امشب آماده می کنه      ریحانه جون تو بغل پدرجون(مامانی) و بابابزرگ(بابایی)     ریحانه جون و بابایی مهربون                ریحانه جون در حال کار با لپ تاپ و حنانه جون دختر عموی ریحانه                                   &n...
27 آبان 1391